می شود روزی تـو را قدری تماشایت کنم آنقدر محوت شوم درخویش پیدایت کنم
میشود روزی شوم مست از مِیِ لبهـای تو بـا غــرورِ خستـه ام حـلِ معمـایـت کنم
میشود قـدری نشینی، محوِ دیدارت شوم آمـدم تـا عـرصـه ی محشر تمنـایت کنم
علـتِ خلـقِ منی ای منشـاءِ احساسِ من آرزو دارم کـه صدها بـوسه، بـر پایت کنم
:: برچسبها:
دلنوشته غم فراق ,
|